۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

Gardens of the night


من اگر زماني كودكي داشته باشم ، هرگز اجازه نمي دم تنها به مدرسه بره. مبادا يك وقت يك كثافت قلچماق وسط راه بدزده و ببرتش.از اون بدتر به بچم بقبولونه كه من رهاش كردم . جوري كه بچه ساده تنهاي بي پناه من باورش بشه . باورش بشه كه من فراموشش كردم ، گذاشتمش و رفتم.بعد وقتي ناراحت و تنها ست من نباشم كه بگيرمش تو بغلم و آرومش كنم.تازه اون كثافت قلچماق به خودش اجازه بده كه هر كاري دوست داره بكنه و هر بلايي مي خواد سر بچه من بياره و من نباشم كه جلوشو بگيرم.

من اگر زماني كودكي داشته باشم،هرگز اجازه نمي دم تنها به مدرسه بره.مبادا...


پ.ن:اگر اعصاب داريد ،اين فيلمو ببينيد.

پ.پ.ن:كساني را كه به بچه هاي كوچك ت.ج.ا.و.ز مي كنند بايد بدون محاكمه آتش زد.

پ.پ.پ.ن:كساني را كه از بچه ها براي تهيه فيلم و عكس و...غير اخلاقي استفاده مي كنند بايد بعد از محاكمه آتش زد.

پ.پ.پ.پ.ن:كساني را كه به هر نحوي مرتكب كودك آزاري مي شن بايد بعد از محاكمه اعدام كرد.

نكته مهم:اگر كسي بياد اينجا و بگه كه خشونت خشونته و پس فرق ما با اونا چيه ،يا بايد به اونها به چشم بيمار نگاه كرد و اين حرفا؛خونش پاي خودشه!

۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

I confess!


امروز فيلم "اعتراف مي كنم "را ديدم.من از كودكي عاشق هيچكاك بودم اما تا امروز اين جناب مونتگمري كليف را كشف نكرده بودم!
خلاصه اينكه احيانا ايشون دختر چادري نمي خوان؟

پ.ن:بنده خدا جوونمرگ شده.فاتحه!
پ.ن.ن:حرفمو پس گرفتم.آقا هومو تشريف داشتند!!

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

Daisy Diamond


پريروز يك فيلمي ديدم كه هنوز ولم نكرده.خيلي ازش خوشم اومده اما عمرا اينجا تعريفش كنم.فقط چند تا نتيجه اخلاقي ازش گرفتم و يك سوال گنده برام پيش اومد.

سوال:كدوم پدر و مادري حاضر مي شن بچه چند ماهشونو براي بازي تو فيلم بدن.اونم فيلمي كه دم به دقيقه اشك بچه را در ميارن؟تازه صحنه كشنده وان حمام بماند.تمام مدت فكر مي كردم الان مامانه پشت صحنه داره چي كار ميكنه.من كه از اينجا داشتم فحششون مي دادم!

نتيجه گيري:

1.سينما كثيفه (نه فقط از نظر اخلاقي؛كلا).چه اينجا چه آنور دنيا.

2. جان بچتون بچه دار نشيد.

3.هميشه حسابي ترين آدم اونه كه از همه ناحسابي تره.مثل رييس خانه عفاف.

4.اين يكي خيلي زنونه بود ،در گوش مائانتا گفتم.

تذكر:اينها نتيجه گيري فيلمه؛لزوما نظر من نيست.